نخبهبودن عنوانی است که میتواند شرایط و امتیازات اجتماعی خاصی را برای دارنده آن به ارمغان بیاورد. ازهمینرو افراد بسیاری مشتاق کسب چنین عنوانی هستند و برای رسیدن به این خواسته، انواع کلاسها را از سر میگذرانند، آزمونهای مختلف را تجربه میکنند، به دورههای آموزشی متوسل میشوند و حتی برای تقویت هوش، تغذیههای خاصی را درنظرمیگیرند، آنهم فقط با یک امید؛ داشتن آیندهای روشن و ممتاز.
با وجوداین افرادی هم هستند که در راهی معمولی به پیش میروند، درسهایشان را در مدارس عادی میخوانند و دست به هیچ کارخارقالعادهای هم نمیزنند، اما درنهایت نام نخبه به خود میگیرند و تیزهوش لقب داده میشوند. یکی از این افراد ساکن منطقه ماست؛ نخبهای که در سن نوجوانی به استعداد ویژه خود پی برده و حالا بهواسطه همین استعداد، بدون کنکور و یکسال زودتر از همسالان خود روی صندلی دانشگاه فردوسی در رشته مهندسی مکانیک مشغول به تحصیل است.
یاسین سعیدنژاد، شهروند محله لشکر چهرهای است که باوجود جوانبودن میتواند قدمهای موثری درزمینه علمی در کشورمان بردارد، منوط بر اینکه از وی حمایت شود و دغدغه اشتغال را برایش حل کنند؛ اتفاقی که تا امروز برای این نخبه علمی نیفتاده است.
یاسین ۱۸ساله که فرزند اول خانوادهای پنجنفره است، خوب به یاد دارد که در دوران دبستان دانشآموز درسخوانی نبوده. دراینباره میگوید: «دوران دبستان زیاد اهل درس نبودم، اما وقتی وارد مقطع راهنمایی شدم و به اهمیت تحصیل پیبردم، به درسخواندن چسبیدم و هر سهسال راهنمایی را با کسب معدلهای بالای ۱۹ و نیم گذرانده و دانشآموز ممتاز شدم. معدلم در دوران دبیرستان و پیشدانشگاهی نیز از ۱۷ و نیم کمتر نشد.»
این نخبه علمی که هنگام ورود به پایه دوم دبیرستان، علوم ریاضی را بهعنوان رشته تحصیلیاش انتخاب کرده است، میگوید: «طبق برگهای که مشاور مدرسه براساس نمرههایم تنظیم کرده بود، گزینه اول رشته تجربی و گزینه چهارم رشته ریاضی پیشنهاد شده بود.»
باوجود اینکه اولویت اول او علوم تجربی بوده، وارد رشته ریاضی میشود و تمام موفقیتهایش هم از همین رشته منشأ میگیرد.
سعیدنژاد خودش را یک دانشآموز معمولی میداند که نه تجربه ساعتها درسخواندن و نه شببیداریهای طولانی را داشته، بااینحال امروز بهعنوان نخبه علمی شناخته شده است.
یکی از همکلاسیهایم گفت تا دو هزارسال دیگر هم کسی نمیتواند چنین مسئلهای را حلکند. سر روکمکردن او ادعا کردم که مسئله را میتوانم حل کنم
کشف استعداد متفاوت یاسین نسبت به همسالانش، سر یک روکمکنی ساده با یکی از همکلاسیهایش شروع میشود. ماجرا از این قرار بوده که او دست میگذارد روی مبحث سوالات ریاضی حلنشده جهان و درنهایت هم در سال ۹۱ موفق به حل یکی از هشتسوال حلنشده جهان میشود و مقاله «تعمیم اعداد استرلینگ نوع دوم» را در حوزه ریاضی به جشنواره خوارزمی ارائه میکند.
او که یکی از دانشآموزان پرافتخار منطقه ۱۰ است، آنروزها را اینگونه به یاد میآورد: «در کلاسهای آمادگی المپیاد، دکتر میرزاوزیری، استادمان از سوالات حلنشده ریاضیِ آن زمان در جهان برایمان گفت و یکی از هشتسوال را روی تخته نوشت.
یکی از همکلاسیهایم گفت تا ۲ هزارسال دیگر هم کسی نمیتواند چنین مسئلهای را حلکند. با این حرف، من ترغیب شدم و سر روکمکردن او ادعا کردم که مسئله را میتوانم حل کنم.»
با این اتفاق، یاسین از همان شب شروع به حل مسئله مذکور میکند و معلم المپیاد مدرسه هم بهخاطر پیشرفتهایی که بهمرور به دستمیآورد، او را تشویق میکند.
اینطور میشود که هفتهها وقت میگذارد و بعداز ۱۱ ماه موفق به حل این مسئله حلنشده ریاضی جهان میشود؛ البته ۹ ماه از تلاشهایش که میگذرد، محمدامین گیوری همان همکلاسیاش که گفتهبود تا چندهزارسال کسی نمیتواند این مسئله را حلکند، به کمکش میآید و درنهایت این دونفر در پایه دوم دبیرستان موفق به حل این مسئله میشوند.
سعیدنژاد در ادامه این توضیحات میافزاید: «با حل این مسئله مقاله «تعمیم اعداد استرلینگ نوع دوم» را نوشتیم و به جشنواره خوارزمی فرستادیم که در آذر سال ۹۱ نتایج اعلام شد و من و دوستم بهعنوان برندگان بخش ریاضی در رتبه سوم معرفی شدیم؛ البته این بخش در آن سال نفر اول و دوم نداشت.»
یاسین و محمدامین با کسب این عنوان در جشنواره خوارزمی، به عضویت بنیاد نخبگان درمیآیند؛ جایگاهی که خودشان هم فکر نمیکردند به آن برسند.
خودش را از آن دسته افرادی میداند که بعد از شروع یک کار، راه را نیمه رها نمیکنند و باوجود هرگونه مشکل تا رسیدن به هدف خود پیش میروند.
سعیدنژاد میگوید: «در مسیر حل این مسئله با سختیهای فراوانی مواجه شدم، ازجمله اینکه مدرسه با من همکاری نمیکرد و فکر میکرد که به جایی نمیرسم. من و دوستم به مکانی احتیاج داشتیم که در کنار هم بنشینیم و به حل مسئله فکرکنیم، اما مدرسه نهتنها مکانی دراختیار ما نگذاشت، بلکه حتی ما را از نمازخانه بیرون کرد. دیگر اینکه اجازه شرکت در المپیاد را به من ندادند؛ چون به من اعتماد نداشتند؛ با همه این معضلات، ماهها روی مسئله وقت گذاشتم و به جواب هم رسیدم.»
او ادامهمیدهد: «در تابستان سال ۹۱ با خانوادهام برای مسافرت به قزوین رفته بودم که همان زمان با من تماس گرفتند و گفتند باید برای دفاع از طرحم به مشهد برگردم. بعداز اینکه بهتنهایی و با اتوبوس از قزوین برگشتم، مسئولان مدرسه به من گفتند دو روز دیرآمدی و بابت همین موضوع خیلی اذیت کردند که درنهایت با صحبتها و واسطهگری عمویم مشکل برطرف شد و توانستم از طرحم دفاع کنم.»
نخبه منطقه ما قبلاز آغاز سال تحصیلی پایه سوم دبیرستان بهخاطر دلخوریها و ناراحتیهایی که از مدرسهاش داشت، مکان تحصیلش را عوض میکند. در آذر همان سال با اعلام نتایج خوارزمی، دبیرستان قبلیاش از او تقاضا میکنند تا دوباره به این مدرسه بازگردد، اما او ابراز بیعلاقگی میکند و درنهایت با معدل ۲۸/۱۷ در دروس نهایی، از دبیرستان جدیدش فارغالتحصیل میشود.
ازآنجاکه یاسین سال سوم دبیرستان بهعنوان یکی از اعضای بنیاد نخبگان شناخته میشود و مطابق یکی از بندهای این بنیاد، میتوانسته بدون کنکور وارد دانشگاه دولتی شود، تصمیم میگیرد تا هرچه زودتر این مسیر را آغاز کند؛ ازهمینرو دوره پیشدانشگاهی را در سه ماه تابستان و بهصورت جهشی پاس میکند.
خودش میگوید: «نمیخواستم یکسال دیگر منتظر ورود به دانشگاه باقی بمانم؛ به همین دلیل بعداز پایان امتحانات نهایی، در مدرسه بزرگسالان نامنویسی کردم و در شهریورماه هم موفق شدم تمام دروس این پایه را گذرانده و وارد دانشگاه شوم.»
سعیدنژاد خودش را فردی با هوشی استثنایی نمیداند؛ بلکه معتقد است با تلاش و پشتکار به این موفقیتها رسیده و باور دارد اگر دانشآموزان تلاش کنند، میتوانند به اهداف بلندشان برسند.
او با همین تلاشها بوده که موفق شده بدون کنکور آنهم یکسال زودتر از دانشآموزان همسنوسالش وارد دانشگاه شده و در رشته مکانیک، مشغول به تحصیل شود؛ درحالیکه بیشتر از هر رشتهای به علومکامپیوتر علاقهمند بودهاست.
خودش اینگونه توضیحمیدهد: «تابستان سال ۹۲ همزمان با تحصیل در دوره پیشدانشگاهی، درخواست پذیرش در دانشگاه صنعتی شریف و شهیدبهشتی را دادم که دانشگاه صنعتی شریف بعداز قبولیام در مصاحبه علمی با تحصیلم در رشته علومکامپیوتر موافقت کرد.».
اما ازآنجاییکه او برای ثبتنام در این دانشگاه باید تا اردیبهشت و نیمه دوم سال تحصیلی صبر میکرد، دور این مرکز علمی بزرگ را خط میکشد و درخواست پذیرش در رشتهِ مکانیک دانشگاه فردوسی را میدهد که بعداز مصاحبه هیئتعلمی در این دانشگاه نیز پذیرفته شده و درحالحاضر دانشجوی ترم سوم مهندسی مکانیک است.
یاسین با تلاش زیاد موفق شد بدون کنکور و یکسال زودتر از دانشآموزان همسنوسالش وارد دانشگاه شود
وقتی حرف از خانواده و تاثیر آنها در موفقیتش به میان میآید، میگوید: «خانواده در موفقیت فرزندان موثر هستند، اما به نظر من بیش از هر کسی، این خود فرد است که میتواند برای رسیدن به اهدافش، کمکرسان خود باشد.»
به گفته یاسین، ازآنجاکه پدرش وکالت و مادرش مدیریت بازرگانی خوانده و هر دو دانشآموخته علوم انسانی هستند، از نظر علمی نمیتوانستند با او همفکری و کمکش کنند، اما مشوق و حامی خوبی در این راه بودهاند. خودش میگوید: «خانواده خوبی دارم و برای همه تلاشهایی که برای من انجام داده اند، از آنها سپاسگزارم.»
باوجود اینکه سالهاست در محله لشکر زندگی میکند، شناخت چندانی از همسایهها ندارد و تنها درخواستی هم که برای محلهاش دارد، تبدیل لچکیهای بولوار فاطمیه به بوستان است. او میگوید: «متاسفانه در بولوار فاطمیه زورگیری زیاد است و، چون امنیت اهالی را تهدید میکند، باید این معضل برطرف شود.»
- چه شد که در جشنواره خوارزمی شرکتکردی و مقاله خود را به این جشنواره ارائه دادی؟
اصلا قصد شرکت در این جشنواره را نداشتم و از نحوه ثبتنام و زمان آن نیز بیخبر بودم. بهواسطه یکی از دوستانم بود که با این جشنواره آشنا شدم و مقالهای را که تهیه کردهبودیم، برای جشنواره فرستادیم.
- برای حل مسئله حلنشده ریاضی جهان از چه کسانی کمکگرفتی؟
دکتر میرزاوزیری نقش اصلی را در هدایت و راهنمایی من داشتند و علاوهبر ایشان مریم میرزاخانی که آن زمان هنوز نوبل ریاضی را دریافت نکردهبودند، دکتر عرفانیان از استادان دانشگاه فردوسی و دکتر غفاری استاد ریاضی در حل مسئله، راهنماییام کردند.
- نخبهای که در جشنواره خوارزمی مقام آورده، چه جوایز نقدی دریافت کرده است؟
از جشنواره خوارزمی ۸۵۰ هزارتومان دریافت کردم. مدرسه قبلی و جدیدم هرکدام ۱۰۰ هزارتومان و صلاحی، استاندار وقت خراسانرضوی هم ۳۰۰ هزارتومان به من هدیه دادند.
- میان گفتگو به المپیاد اشارهکردید. بالاخره در المپیاد شرکت کردید؟ نتیجهاش چهشد؟
از سال اول دبیرستان زیرنظر دکتر میرزاوزیری برای المپیاد ریاضی تلاش میکردیم که من بهخاطر ممانعت مدرسه، سال اول نتوانستم شرکت کنم و در سال دوم، رتبه اول استان را کسب کردم، اما درنهایت نتوانستم در اردوی کشوری شرکتکنم؛ چراکه فقط ۳۴ نفر مجاز به شرکت بودند که من نفر ۳۶ بودم و در این فهرست نبودم.
- به خارج از کشور و تحصیل در آنجا هم فکر کردهای؟
بعداز کسب عنوان در جشنواره خوارزمی پیشنهادهایی از کشورهای خارجی برای تحصیل داشتم و در این زمینه با مریم میرزاخانی هم مشورت کردم که پیشنهادشان ادامه تحصیل تا سطح کارشناسی در ایران بود. از این گذشته ارزیابی از خودم انجام دادم و خانواده، پیشرفت علمی و تقابل فرهنگها و... را سنجیدم؛ درنهایت تصمیم گرفتم فعلا در ایران بمانم.
- دلخوریهای یک نخبه؟
دلخوریهایم به رفتار مسئولان دبیرستانم و تفاوتهایی که بین دانشآموزان میگذاشتند، برمیگردد. برای نمونه، دوم دبیرستان که بودم، مدرسه تصمیم گرفت تعدادی از بچهها را برای مسابقهای علمی به هند اعزام کند و من را در این لیست قرارنداد.
- هنوز هم قصد داری روی مسائل ریاضی کار کنی؟
درحالحاضر با همکاری یکی از دانشجویان دکترا مقالهای را به پایان رساندهایم با عنوان «عددبل» که از سال۹۲ روی آن کار میکردیم و آن را به موسسه اطلاعات علمی آیاسآی فرستادهایم که هنوز جوابش مشخص نشدهاست.
- بهعنوان نخبه ریاضی کسی از شما کمک تحصیلی هم میگیرد؟
بیشتر خویشاوندان هستند که درخواست کمک به فرزندانشان را دارند و آنها را پیش من میآورند تا به آنها ریاضی درس بدهم.
- جایگاه نخبه در ایران؟
کماهمیت، شاید هم بیاهمیت!
- برنامه آینده یاسین سعیدنژاد؟
یک دوره پرافتخار برایم تمام شده است و درحالحاضر فقط بهدنبال اتمام تحصیل و پیداکردن کار هستم که هنوز نتوانستهام جایی مشغول شوم و اینکه به مسابقات شهر ریاضی که بعضی مدارس مشهد آن را برگزار میکنند و خودم چند دوره مقامآور آن بودم، رسمیت ببخشم و با توان مالی خودم مجری برگزاری آن در سطح شهر مشهد شوم. البته بهدلیل کسب درآمد به تدریس هم فکر میکنم.
- دوست داری در کجا مشغول به کار شوی؟
به اشتغال در حوزه مکانیک سیالات در سکوهای نفتی علاقه زیادی دارم.
* این گزارش چهارشنبه، ۱۰ دی ۹۳ در شماره ۱۳۲ شهرآرامحله منطقه ۱۰ چاپ شده است.